ایلیا جون و لاسم
عزیز دل مامانی سلام.......بازم یه اخر هفته تابستونی با بابایی رفتی کوه لاسم خونه عزیز بابایی امااینبار تنها نبودی دایی بابایی دایی محمود و زنمو مریم و بچه هاش بودن کلی با ستایش و ساجده بازی کردی من اونجا نبودم که الان برات بگم چیکار کردی گلم فقط میتونم عکسای لاسمو که از زنمو گرفتم برات بذارم عزیز دلم... امیدوارم بهت خوش گذشته باشه نفسم....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی