زخمى شدن ايليا تو بازى
پنجشنبه اول خرداد بابا اومد دنبالت رفتين خونه تو هم که به بازى کردن تو کوچه ها عادت کرده بودى با اصرار رفتى تو کوچه تا با دوستات فوتبال بازى کنى در حين بازى بقول خودت وقتى ميخواستى توپو از چنگ حريفت در بيارى يهو پات به پاش گره ميخوره و ميفتى زمين عزيز دلم يه کمى گوشه چشمتو دستو پات زخم ميشه چشم سمت راستت يه کم ورم کرده بود با ديدنت خيلى ترسيده بودم امان از دست اين شيطونيات عزيز دلم.......... چرا مواظب خودت نيستى نفسم......!!!!!!!! خدا کنه هميشه از اتفاقاى بد دور باشى نفسم..........سلامتيت آرزوى مامانيه قربونت برم الهىىىىىىىىى اينم عکساى صورت زخميت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی